پدر یعنی:
پدر یعنی: اون کسی که هنگام تراشیدن موی کودک مبتلا به سرطانش گریه ی فرزندش رو دید ماشین رو داد دستش درحالیکه چشمانش پر از گریه بود گفت: حالا تو موهای منو بتراش.
پدر یعنی: کسی که " نمی توانم" را زیاد در چشمش دیدیم ولی هرگز از زبانش نشنیدیم.
پدر یعنی: اونی که طعم پدر داشتنو نچشید اما واسه خیلی ها پدری کرد.
پدر یعنی: اونی که کف تموم شهرو جارو میزنه که زن و بچه اش کف خونه کسی رو جارو نزنه.
پدر یعنی:اونی که هروقت میگفت "درست میشه" تمام نگرانی هایمان به یکباره رنگ میباخت.
پدر یعنی: اونی که وقتی پشت سرش از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره، میفهمی پیر شده !
وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده!
وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، می فهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه…
و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری.
خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گردد.
به سلامتی تمام پدرها
نظرات شما عزیزان:
پاسخ: سلام آبجی عزیزم ؛ حرف من همیشه متینه ، کار ما همینه ! موفق باشی
یاحق
پاسخ: سلام ، مساله اختلاف سنی نیست ، مساله اینه که احترام همدیگرو داشته باشیم و برای هم شخصیت قائل بشیم-
مرسی بهم سر میزنی
آرزوی من موفقیت توئه
یاحق
پاسخ: سلام ، ممنون از اینکه همیشه بهم سر میزنی-
جالب بود به من سر بزن
راستی سلام!
پاسخ: سلام آبجی ، قدیما رسم بود اول سلام میکردن بعد متنو مینوشتن ، حالا شما بچه های جدید دیگه سلام کردن رو هم فراموش کردین
برچسبها: